♥♥♥♥.......ســـــــــــــــــــــلام بر عشق


pic زیبا

 


شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:,

|
 

داستان کوته مارمولک


 

 

شخصی مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آنرا نوسازی کند. توضیح اینکه منازل ژاپنی بنابر شرایط محیطی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند.

این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.

دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد خیلی تعجب کرد ! این میخ چهار سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود !

اما براستی چه اتفاقی افتاده بود ؟ که در یک قسمت تاریک آنهم بدون کوچکترین حرکت، یک مارمولک توانسته بمدت چهار سال در چنین موقعیتی زنده مانده !

چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است. متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.

در این مدت چکار می کرده ؟ چگونه و چی می خورده ؟

همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد !

 

 

مرد شدیدا منقلب شد ! چهار سال مراقبت. و این است عشق ! یک موجود کوچک با عشقی بزرگ !


شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:,

|
 

کوروش کبیر

 

 

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....

 

 کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من

 

 زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک

 

برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق

 

 بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:,

|
 

دردعشق



گفتمش آغاز درد عشق چیست؟گفت آغازش سراسر بندگیست گفتمش پایان آن را هم بگو گفت پایانش همه شرمندگیست گفتمش درمان دردم را بگو گفت درمانی ندارد بی دواست گفتمش یک اندکی تسکین آن گفت تسکینش همه سوز و فناست


مراقب افکارت باش که عقایدت می شوند . مراقب عقایدت باش که رفتارت می شوند .مراقب رفتارت باش که عادت می شوند .مراقب عادتت باش که شخصیت می شوند .مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شوند



هیچ وقت نذار یه دیونه بوست کنه بذار یه بوس دیونت کنه



هست آن نیست که هر لحظه کنارت باشد هست آن است که هر لحظه به یادت باشد


 


دوست داشتم پرواز کنم در اوج آسمانها تا شاید خودم قطره عاشق را میان این همه قطره پیدا کنم… می دانستم قطره هایی که از آسمان می ریزد اشکهای آسمان است… اشکهایی که هر قطره از آن خاطره ای بیش نبود



رسم زمونه : تو چشم میذاری من قایم میشم .........اما تو یکی دیگه رو پیدا میکنی



من دنیارو به خاطره خدایش و چشم را به خاطره اشکش و تو را به خاطره چشم های قشنگت دوست دارم



ای پیتزای عشقم! همبرگر قلبم! کباب زندگیم و اسپاگتی افکارم! بی تو فلافلم


 

 

 


شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,

|
 

تصاویر زیبا

 

 

 

 


شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,

|
 

انتظار تو فقط مال منه

 


انتظار تو فقط مال منه

سهم من از تو افسوس ترو نداشتنه

همه با هم دیگه هستن

همه خیلیا رو دارن

یکی هست که وقت گریه سر رو شونه‌هاش بزارن

ولی من از همه دنیا ترو داشتم، ترو داشتم

وقتی گریه میکردم سر رو شونت میذاشتم

همه تنهائیامون مال هم بود ، مال هم بود

هرچی باهم دیگه بودیم ، واسه من خیلی کم بود

انتظار تو فقط مال منه

سهم من از تو افسوس ترو نداشتنه

داشتنه تو قوت پرواز

برای این بال شکسته است

بودن تو جرات لبخند

صدای این لبهای بسته‌ است

دارم از عطش میمیرم ، ابر من کجا میباری ؟

تن من خشکید و پوسید

تو به سبزه‌ها میباری

انتظار تو فقط مال منه

سهم من از تو افسوس ترو نداشتنه 


شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,

|
 

تقديم به او

 

 

تقدیم به او که نبود ولی حس بودنش بر من شوق زیستن داد


دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی


گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به باد می داد و


دستهای سپیدش را به آب می بخشید و شعرهای خوشی


چون پرنده ها می خواند....

تقدیم به کسی که نمی داند چقدر دوستش دارم....M

 

 


شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,

|
 

هههههههههههههههی روزگار


 

هههههههههههههههی روزگار

 

کاش میشد هیچ کس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی با تو می مانم ولی...
رفتی و گفتی و اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دست های تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود              
-----------------------------                   
می نویسم
می خوانم و فریاد می زنم
همیشه دوستت دارم
اما حیف که
دوست داشتن همیشه کافی نیست......
بی تو دیگه نمی تونم
ذره ذره تموم شدم
ای بی وفا ای مهربون
تو رفتی و تنها شدم
حالا می گم بیا ولی
انگار دیگه نمی تونی
یکی دیگست تو زندگیت
اینو از قلبت شنیدم
می دونی گریه می کنم
شبا یرای عشق تو؟
نمی رسم یه تو ولی داد می زنم دیوونتم


شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,

|
 

جملات عاشقانه از سهراب سپهری

 

 

 

جملات عاشقانه از سهراب سپهری

 

 

  

روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم ، اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم ، شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد ، شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم ، با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تو را ، عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم .

 
امروز دیدمت خسته بودی ، اگه اشتباه نکنم دل شکسته بودی ، دوستم نداری می دونم ، حتما به دیگری دل بسته بودی !
 
اگر زیستن را دوست داشتم ، هرگز به هنگام به دنیا آمدن نمی گریستم !
 
ای دوست ، معرفت چیز گرانی است که به هرکس ندهندش !
 
خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز !

چه کسی می داند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی ؟ چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی ؟ پیله ات را بگشا تو به اندازه ی یک پروانه زیبایی .

 
عشق میوه تمام فصل هاست و دست همه کس به شاخسارش می رسد .
 
عشق مانند بیماری مسری است که هرچه بیشتر از آن بهراسی زودتر به آن مبتلا می شوی .
 
عشق برای روح عادی یک پیروزی و برای روح بلند یک فداکاریست .
 
عشق هنگامی که شما را می پرورد ، شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند .


فقط با سایه ی خودم خوب می توانم حرف بزنم ، اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند ، فقط او می تواند مرا بشناسد ، او حتما می فهمد !

 


شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,

|
 

جملات عاشقانه

 

 

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت ، شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد .
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

شاهزاده ی عشقی که غلامت شده ام / پابند تو و اسیر دامت شده ام / گویند کبوتری وفادار تر از طوقی نیست /

طوقی صفتم ، جلد مرامت شده ام .

 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

دوست داشتن امروزم ، دنباله ی ستاره ی چشمهایت است که در آسمان قلبم سالها پیش جا گذاشته بودی !

 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم ، حتی برای "تو" که سالها منتظر در زدنت بودم .

 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

گفت مجنون گر همه روی زمین / هر زمان بر من کنندی آفرین / من نخواهم آفرین هیچ کس / مدح من دشنام لیلی باد و بس .

 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

روزهاست از سقف لحظه هایم یاد تو می چکد ، اگر باران بند بیاید از این خانه می روم .

 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

در سرزمین خاطره ها آنان که خوبند همیشه سبزند و آنان که محبتها و دوستیها را بر قلبشان برافراشتند همیشه به یاد می مانند .

 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

از درد و دلت فقط درد سهم من شد و دلت سهم دیگری .

 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

ما هرچه دویدیم به مقصد نرسیدیم / از عشق به جز مزه ی تلخش نچشیدیم .

 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

زمستان است و هوا پر شده از دوستت دارم هایی که به بادها سپرده ام ، کاش پنجره ات باز باشد .


شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,

|
 

حرف ها ي يك دل شكسته

 

می خواهم برایت بنویسم. اما مانده ام که از چه چیز و از چه کسی بنویسم؟
 از تو که بی رحمانه مرا تنها گذاشتی یا از خودم که چون تک درختی در کویر خشک،
مجبور به زیستن هستم.
 از تو بنویسم که قلبت از سنگ بود یا از خودم که شیشه ای بی حفاظ بودم؟
از چه بنویسم؟
 از دلم که شکستی، یا از نگاه غریبه ات که با نگاهم آشنا شد؟
 ابتدا رام شد، آشنا شد و سپس رشته مهر گسست و رفت و ناپیدا شد.
 از چه بنویسم؟
از قلبی که مرا نخواست یا قبلی که تو را خواست؟
 شاید هم اگر در دادگاه عشق محاکمه بشویم،
دادستان تو را مقصر نداند و بر زود باوری قلب من که تو را بی ریا و مهربان انگاشت اتهام بزند.
شاید از اینکه زود دل بسته شدم و از همه ی وابستگی ها بریدم تا تو را داشته باشم
به نوعی گناهکاری شناخته شدم.
 نه!نه! شاید هم گناه را به گردن چشمان تو بگذارند که هیچ وقت مرا ندید،
یا ندیده گرفت چون از انتخابش پشیمان شده بود. عشقم را حلال کردم تا جان تو را آزاد کنم.
 که شاید دوری موجب دوستی بیشترمان بشود و تو معنای ((دوست داشتن))را درک کنی...
امّا هیهات.... که تو آن را در قلبت حس نکردی و معنایش را ندانستی...
از من بریدی و از این آشیان پریدی...


شنبه 19 فروردين 1391برچسب:,

|
 

تنها

 

 

یاد گرفتم که عشق با تمام عظمتش 3-2 ماه بیشتر زنده نیست

 

 

 

 

 یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله

 

 

 

 

 و فاصله یعنی 2 خط موازی که هیچگاه به هم نمی رسند

 

 

 

 

 یاد گرفتم در عشق هیچکس به اندازه خودت وفادار نیست

 

 

 

 

 و یاد گرفتم هر چه عاشق تری 

 

 

 تنهاتری


چهار شنبه 10 اسفند 1386برچسب:,

|
 

معراج عشق

معراج عشق 

آن شب شب نحسی بود ...

با او تماس گرفت : چرا ؟ مگه من چی کار کردم ؟

دختر در جوابش : تو ... نه عزیزم تو خیلی پاکی ... ولی من ... تو لیاقتت بیشتر از منه ...

گفت : این حرفا چیه ؟ تو می دونی یا من ؟ من دوست دارم ... به خدا بدون تو می میرم ...

دختر گفت : این از اون دروغا بودا ... ولم کن ... ازت خسته شدم ... تو زیادی عاشقی ...

پسر : مگه بده آدم عاشق باشه ... ؟

دختر : آره واسه من بده ... عشق دروغه ...

پسر : نه به خدا من عاشقتم ...

دختر : ولم کن حوصلتو ندارم ...

پسر آهی کشید و گفت نه تو رو خدا نمی خوام از دستت بدم ...

صدای قطع شدن مکالمه آمد ...

تازه به خانه رسیده بود ... وارد اتاقش شد و با دیدن عکس او در پشت زمینه ی کامپیوترش ، اشکش جاری شد ...

آهنگ مورد علاقه ی او را گذاشت تا پخش شود ...

به اواسط آهنگ رسیده بود که بغضش ترکید ...

بود و نبودم ... همه وجودم ... آروم جونم ... واست می خونم ... دل نگرونم اگه نباشی بدون چشمات مگه میتونم ؟

گرمی دستات ... برق اون نگاه ... یادم نمیره طعم بوسه هات ... کاشکی بدونی اگه نباشی ... می شکنه قلبم بی تو و صدات ...

و می گریست ...

بدون شام خوردن به رختخواب رفت ... و با فکر او به خواب ...

ساعت 3:12 بامداد بود ... از جا پرید ... خواب او را دیده بود ...

بلند شد و روی تختش نشست ... به بی معنی بودن زندگی بدون او پی برده بود ...

نمی خواست دیگر با هیچ کسی باشد ... پیامکی ارسال کرد :

" الان که این پیامک رو می خونی جسمم با تو غریبه شده ولی بدون روحم همیشه دوست داره ، دیدار به روز بیداری بدن ها ... دوستت دارم ... بای "

به بیرون از اتاقش رفت ... داخل آشپز خانه شد ...

پنجره ی آشپز خانه به اندازه ی او بزرگ بود ...

داخل کوچه را نگاهی کرد ...

سکوت در کوچه ی ساختمانشان فریاد می کشید ...

پنجره را باز کرد ...

با باز شدن پنجره ، شب به داخل خانه نفوذ کرد ...

پاهایش را از پنجره بیرون گذاشت ... و بدنش هنوز لب پنجره بود ...

و وداع کرد ...

صدایی سرد از کوچه آمد ... ساعت 3:34 دقیقه بامداد بود ... جسمی به پایین افتاده بود ...

نخواست مزاحم کسی بشود برای همین نیمه شب را انتخاب کرد ...

و روحش به آرامش ابدی رسید و جسمش نسیب خاک شد ... همانطور که از خاک آمده بود ...

صبح مادرش قبل از اینکه به آشپز خانه برسد داخل اتاق پسر شد ...

پسر را نیافت ...

ولی گوشی او را در حال زنگ خوردن دید ...

تماس هایی پشت سر هم و بی وقفه از یک دختر ...

و ده ها پیام یکسان در گوشی دید که تازه از طرف دختر ارسال شده بودند :

" نه تورو خدا نه ... نمی خوام دیگه ازت جدا باشم .... فکر کن حرفای دیشبم فقط یه شوخی بود ...

تورو خدا ازم جدا نشو .... بخدا منم دوستت دارم "

زمان ارسال پیام ساعت 3:35 دقیقه ی بامداد بود ...

و مادر ... وارد آشپز خانه شد ... طبق عادت از پنجره به پایین نگاهی کرد ...

 


شنبه 15 بهمن 1390برچسب:,

|
 

دستانم را بگیر

 

دستانم گرمی دستانت را می خواهد پس دستانم را به تو میدهم

 

 

قلبم تپش قلبت را می خواهد پس قلبم را به تو میدهم

 

 

چشمانم نگاه زیبایت را می خواهد پس نگاهم از آن توست

 

 

عشقم تمامی لحظات تو را می خواهند وبرای با تو بودن دلتنگی میکنند

 

 

دل من همانند آسمان ابری از دوری تو ابری است

 

 

درخشش چشمانم همانند خورشید درخشان انتظار چشمانت را می کشند

 

 

پس بدان اگر پروانه سوختن شمع را فراموش کند من هرگزفراموشت نخواهم کرد.

 

 

عاشـــــــقـــــــــانـــــــه دوســــــتت خواهــــــــــم داشـــــــــــت.

شنبه 15 بهمن 1390برچسب:,

|
 

love

 

 


چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,

|
 

عشق چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

مفهوم عشق

از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است .

از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد .

از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان .

از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است .

از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهی است .

از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن می سوزد .

از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عددی هست که هرگز تنها نیست .

از استاد فیزیک پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آدم ربائی هست که قلب را به سوی خود می کشد .

از استاد انشا پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد .

از استاد قرآن پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آیه ای است که در هیچ سوره ای وجود ندارد .

از استاد ورزش پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها توپی هست که هرگز اوت نمی شود .

از استاد زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها کلمه ای هست که ماضی و مضارع ندارد .

از استاد زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها میکروبی هست که از راه چشم وارد می شود .

از استاد شیمی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها اسیدی هست که درون قلب اثر می گذارد.
ا
ز خودم پرسیدم عشق چیست؟گفتم …………………….
دوستت دارم تا اخرین نفس عزیزم.

 

 


چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,

|
 

به توگفتم

 

به تو گفتم منو عاشق نکن دیونه می شم

 

 

 

 

منو از خونه آواره نکن بی خونه می شم

 

 

به تو گفتم ؟

 

 

نگفتم!!!!!!

 

 

خطر کردی نترسیدی منو دلداده کردی؟

 

 

تو کردی هر چه کردی با این ساکت افتاده کردی

 

 

دیگه از کوچه من راه برگشتن نداری

 

 

منم دوست و منم دشمن کسی جزء من نداری

 

 

به تو گفتم؟

 

 

نگفتم!!!!!!!!

 

 

نگفتم دل من بی اعتباره

 

 

اگه عاشق بشه پروا نداره

 

 

نميفهمه خطر اين مرغ بي دل

 

 

قفس ميشكنه ميره تا ستاره

 

 

به تو گفتم ؟

 

 

نگفتم!!!!!!!!

 

 

به تو گفتم اگه مستم كني مثل پرنده

 

 

ديگه از من نپرس مستي عاشق چون و چنده

 

 

چنان دلسوخته به اسمت ميزنم زير آواز

 

 

كه آوازه من راه فرارتو ببنده

 

 

به تو گفتم ؟

 

 

نگفتم!!!!!!!!

 

 

 

 


چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,

|
 


ضمن سلام به شما دوستان عزیز....☺باید بگم منم مثل خود شما خیلی عاشق شدم واز این عاشق شدن ها خیلی ضربه خوردم. ولی به شما یه نصیحت میکنم که هیچ وقت عاشق نشوید... ولی خودم هنوز هم عاشقم

نازترین عکسهای ایرانی

 

 

مرضیه

 

ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390

 

pic زیبا
داستان کوته مارمولک
کوروش کبیر
دردعشق
تصاویر زیبا
انتظار تو فقط مال منه
تقديم به او
هههههههههههههههی روزگار
جملات عاشقانه از سهراب سپهری
جملات عاشقانه
حرف ها ي يك دل شكسته
تنها
معراج عشق
دستانم را بگیر
love

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سلام بر عشق..... و آدرس eshghemarziyeh74.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





مرگ عشقي
زیباترین جملات عاشقانه
عاشقانه ترین رویا
معرفی روستای برما
♥بوسه عشق♥
درد دل یک غریبه
دختری که دنبال یه پسرخوب میگرده
تنهاترین تنها
عاشقانه واقعی
ردیاب خودرو

 

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 33
بازدید هفته : 48
بازدید ماه : 48
بازدید کل : 17332
تعداد مطالب : 22
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->